شفاعت پسر نزد پدر

شفاعت پسر نزد پدر

شفاعت پسر نزد پدر

عهد جدید نه تنها از کفاره پسر ، بلکه از شفاعت او نزد پدر نیز سخن می گوید . کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند ؟ خداست که آنها را پارسا می شمارد . کیست که محکومشان کند ؟ مسیح عیسی که مرد ، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست ، اوست که برای ما شفاعت می کند ! » ( رومیان ۳۳۰۸-۳۴ ) . اگر کسی گناهی کرد ، شفیعی نزد پدر داریم ، یعنی عیسای مسیح پارسا » ( اول یوحنا ۱ : ۲ ) . ه ) . همچنین عبرانیان می گوید که ما کاهن اعظمی داریم که بر جانب راست تخت مقام کبریا در آسمان نشسته است و خدمتگزار مکان اقدس یعنی آن خیمه حقیقی است که خداوند بر پا کرده ، ته انسان . » این کاهن ، کهانت بی پایان دارد و قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا می آیند ، جاودانه نجات بخشد ، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند عبرانیان ۲۴ : ۷ .  ۲:۸.

مفهوم شفاعت ، در بر دارنده سه عنصر اساسی است ، شخص خطاکار ، شفیع ، و مرجع صاحب اقتداری چون پدر ، قاضی با پادشاه که شفیع در حضور او برای شخص خطاکار شفاعت می کند . تمایز میان این سه باید محفوظ بماند تا شفاعت معنی داشته باشد . بنابراین ، شفاعت مسیح بر دست راست پدر ، بدون وجود تمایز شخصی میان آنها ، قابل تصور نیست . به علاوه ، این نشان می دهد که تمایز پسر از پدر به ایام زندگی او بر زمین محدود نمی شود ، بلکه پس از صعود او به آسمان نیز به قوت خود باقی است .

سکونت پدر و پسر در ما

عیسی در انجیل یوحنا به شاگردانش چنین وعده می دهد : « آن که مرا دوست می دارد ، پدرم او را دوست خواهد داشت و من نیز او را دوست داشته ، خود را بر او ظاهر خواهم ساخته ( ۲۱:۱۴ ) . سپس کمی جلوتر همین موضوع را با کمی تفاوت بیان می کند : « آن که مرا دوست می دارد ، نزد او خواهیم آمد و با او مسکن خواهیم گزید ( ۲۳:۱۴ ) . دو نکته در این قسمت شایان توجه است . نخست اینکه در آیه ۲۱ عیسی تأکید دارد که اگر کسی او را دوست بدارد پدر و پسر هر دو او را دوست خواهند داشت . سپس در آیه ۲۳ برای خود و پدر ضمیر ” ما ” را به کار می برد و می گوید که او و پدر با هم خواهند آمد و نزد مؤمن مسکن خواهند گزید. اگر پدر و پسر شخص واحد بودند . هر دو گفته عیسی معنی طبیعی خود را از دست می داد .

تعلیم رسولان مسیح

به طور کلی باید گفت که رسولان مسیح در نوشته های خود میان پدر و پسر به لحاظ شخصی تمایز قائل می شوند . آنها هر چند ، برای مسیح الوهیت قائلند . ولی آشکارا او را از پدر تمییز می دهند . برای مثال یوحنا در آیات نخست از انجیل خود می گوید : « در آغاز کلام بود و کلام با خدا بود و کلام خدا بود . همان در آغاز با خدا بود . همه چیز به واسطه او پدید آمد و از هر آنچه پدید آمد ، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت ( یوحنا ۱ : ۱-۳ ) ، یوحنا در این آیات ، در عین حال که ” کلام ” یا ” کلمه ” را ” خدا ” می شمارد ، میان او و خدا تمایز قائل می شود . این موضوع در متن یونانی این آیات کاملا آشکار است . یوحنا در عبارت سوم از آیه اول – کلام ، خدا بود – برای ” خدا ” که در یونانی تئوس است ، حرف تعریف به کار نمی برد . این نشان می دهد که مقصود یوحنا این نیست که ” کلام ” به لحاظ شخصیت ، همان خدایی است که در عبارت دوم آبه – کلام با خدا بود- به او اشاره شده است ، بلکه مقصود این است که کلام از ذات خدایی برخوردار بود و هست .

شفاعت پسر نزد پدر

این موضوع در عبارت دوم کاملا روشن می شود . کلام نه تنها در آنگاه که همه مخلوقات به وجود آمدند ، وجود داشت ، و نه تنها از ذات خدایی برخوردار بود ، بلکه با خدا بود ، اما در اینجا حرف اضافه ros برای بیان رابطه میان ” کلام ” و ” خدا ” به کار برده شده است این کلمه بیانگر رابطه میان دو شخص است . کلام با خدا بود ، به این معنا که با او رابطه و مشارکت و مصاحبت داشت .

سوم اینکه یوحنا نصریح میکند که همه چیز به واسطه ” کلام به وجود آمد . کار سه شخص تثلیث در آفرینش با هم متفاوت است .ما در فصلی دیگر از این کتاب به این موضوع خواهیم پرداخت . ولی برای مقصود فعلی ما همین قدر کفایت می کند که نقش لوگوس در آفرینش نقش واسطگی است . همه چیز به واسطه ” او پدید آمد . این با نقش پدر به عنوان سرمنشاء غایی ، تفاوت دارد . همه چیز از پدر و به واسطه پسر است .

همین حقیقت در بیانات پولس رسول آشکار است . او در آیاتی که پیشتر بدان پرداختیم ، می گوید : « ما را تنها یک خداست ، یعنی خدای پدر ، که همه چیز از اوست و ما برای او زندگی می کنیم ؛ و تنها یک خداوند است ، یعنی عیسای مسیح ، که همه چیز به واسطه او پدید آمده و ما به واسطه او زندگی می کنیم » ( اول قرنتیان ۶۰۸ ) . این گفته پولس در عین حال که به قوی ترین و روشن ترین شکل ، الوهیت مسیح را بیان می دارد ، میان او و خدای پدر تمایز قائل می شود ، آشکار است که مسیح همان خدای پدر نیست ، وگرنه تمام سخن پولس معنی و لزوم خود را از دست می داد . به علاوه ، پولس عنوان ” خدا ” را برای ” خدای پدر ” و عنوان ” خداوند را برای ” عیسای مسیح ” به کار می برد . سوم ، او در بیان نقش پدر و پسر در آفرینش می گوید که همه چیز از ” خدای پدر است و ما ” برای او ” زندگی می کنیم ، حال آنکه به واسطه ” عیسای مسیح است و ما ” به واسطه ” او زندگی می کنیم . هر چند پدر و پسر هر دو در کار آفرینش سهیم اند ، ولی نقش هر یک با دیگری متفاوت است ، و این تمایز آنها را ا نشان می دهد .

شفاعت پسر نزد پدر

قسمتهای زیاد دیگری از نامه های پولس و دیگر رسولان را می توان به عنوان دلیل و شاهد تمایز پسر از پدر مورد بررسی قرار داد . اساسا پولس و دیگر نویسندگان عهد جدید این تمایز را مسلم فرض می کنند . برای مثال ، در نامه به فیلیپیان می خوانیم که مسیح از همذات بودن با خدا و برابری با او به نفع خود بهره نجست بلکه خود را خالی کرد و صورت غلام پذیرفت و تا به مرگ مطیع گردید . در مقابل ، خدا نیز او را به غایت سرافراز کرد و نامی برتر از همه نامها ، یعنی نام خداوند را به او بخشید تا هر زانویی به نام او خم شود و هر زبانی به خداوندی او اقرار کند . –

سپس پولس سخن خود را با این تأکید به پایان می برد که همه اینها برای جلال خدای پدر ، انجام می شود ( فیلیپیان ۶ : ۲-۱۱ ) . در تمام این قسمت تمایز پسر از پدر مسلم فرض شده است .

نمونه روشن دیگر که در آن این تمایز دیده می شود ، اول قرنتیان ۲۸-۲۴ : ۱۵ است . در این قسمت می خوانیم که خدا همه چیز را زیر پاهای مسیح می نهد . ولی چون پایان فرا برسد ، پسر پادشاهی را به خدای پدر خواهد سپرد و خود پسر نیز مطیع آن کس خواهد شد که همه چیز را زیر پاهای او نهاد . )

و بالاخره در خاتمه می توان به سلامهای پولس در آغاز نامه هایش اشاره کرد که در بیشتر شان او به پدر و پسر در کنار هم به عنوان سر منشاء فیض و آرامش اشاره می کند : « فیض و آرامش از جانب خدا ، پدر ما و خداوند عیسای مسیح بر شما باد » ( رومیان ۷ : ۱ ؛ مقایسه کنید با : اول قرنتیان ۳ : ۱ ؛ دوم قرنتیان ۲۰۱ ؛ غلاطیان ۳۰۱ ؛ افسسیان ۲ : ۱ ؛ فیلیپیان ۲۰۱ و إلى أخر ) . از این سلامهای پولس کاملا روشن است که به اعتقاد او پدر و پسر دو شخص متمایزند .

برگرفته از کتاب تثلیث

نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی

دانلود کتاب مسیحیت چیست؟

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp